گفت: بنویس. گفتم با چه بنویسم قلم ندارم؟ گفت : با استخوانت بنویس. گفتم مرکب ندارم با چه بنویسم ؟گفت : با خونت بنویس. گفتم : ورق ندارم بر روی چه بنویسم؟ گفت : بر روی قلبت
بنویس. گفتم چه بنویسم؟ گفت :بنویس دوستت دارم.
این خط و این نشان
که دلت برای هیچکس به اندازه من تنگ نخواهد شد
برای نگاه کردنم
بوسیدنم
خندیدنم
برای تمام لحظه هایی که کنارم بودی
... روزی که نیستم
دلت برای همه ی این ها تنگ خواهد شد ...♥♥
کــــــاش توی زندگی هم...
مثل فوتبال ،
وقتی زمین می خوردیُ
از درد به خودت می پیچیدی....
داور میومد از آدم می پرسید ........
میتونی ادامه بدی؟؟؟
خداوندا !
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم ؛
اما خوب یادم هست ،
هرگاه که گم شدم دستم در دست تو نبود ...
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم
دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی
برای چی....
بزن به سلامتی دوست وآدمهایی که از پشت خنجر زدن...
بی تو نه شعر می چسبد
نه مرور خاطره
نه سیگار
من دلم آغوش می خواهد ، می فهمی ؟؟؟